سخت بود تمام سالهایی که کنترل اشکهایم که شبانه بر روی بالش
زشبانهیر سرم دفن میشوند سخت است کنترل اشکهای شبانه ای عکس و
یادت و لبخندت و تلخی نبودنت از دل و چشم بیرون میریزد سخت است بتوانی جلوی
اشکهایی را بگیری که نبودتو علت ان است تمام شبهایی خود را با اشکهای یواشکی
سرکردم تا آرام شوم با عکست حرف زدم و با صدایت آرام شدم و در گذر لحظه لحظه های
عمرم یاد تو هستم یاد کسی که میتوانست کنارم باشد اما نیست
:: برچسبها:
دلنوشته غم فراق,
|